پائولینا روبیو «قلب من زنده است و لگد می زند. من بازیگوش هستم»

او چند روزی است که در کشورمان تبلیغ می کند، خواننده پائولینا روبیو خوشحال تر از همیشه است: "من فوق العاده هستم، از همه گیر استفاده کردم تا از همه چیز یاد بگیرم و مثل بقیه دوباره متولد شوم." در درون خود دارد و او در آخرین تک آهنگ او "تقصیر من نیست" منعکس می کند. من واقعاً از نوشتن آن آهنگ در خواب در مورد هر چیزی که می گوید لذت بردم. من همیشه بسیار واقعی، بسیار خودجوش، بسیار واقعی بوده‌ام و این نیز بخشی از کارهای سبک من است، اصیل بودن...» او در گفتگو با ABC توضیح داد.

چند روز پیش کنسرتی در جزایر قناری ارائه کرد که از آن لذت برد. او در اینجا احساس می کند که بسیار دوستش دارد، نه تنها به این دلیل که دو رابطه مهم داشت، بلکه به این دلیل که «اسپانیا تکه کوچکی از روح و قلب من دارد. وطن دوم من است. تکه کوچکی از اسپانیا در خانه من زندگی می کند...» او با اشاره به پسرش آندریا نیکولاس، ثمره ازدواجش با کولات، می گوید.

صحبت در مورد همکارش شکیرا و آخرین ترانه هایش به خصوص «آکروستیکو» که دو پسر این هنرمند کلمبیایی، ساهسا و میلان در آن شرکت دارند، واجب است. او اعتراف می کند: «آهنگ را دوست داشتم، قلبم کوچک بود و همه ما آن آهنگ زیبا را بسیار حس کرده ایم. او همچنین درباره دلشکستگی و عشق خوانده است: «همیشه این کار را کردم، داروی من برای روح است. فراتر از جدایی ها... من از طریق آهنگ هایم بهبود می یابم. من از زندگی الهام می‌گیرم و هر چیزی که به من احساس می‌کند عنوان خوبی برای یک آهنگ است.» پائولینا می‌گوید. او می‌خواهد با روزالیا دونوازی انجام دهد: "او مورد علاقه من است، چیزهای کوچکی روی خودمان گذاشته ایم، در شبکه ها لایک رد و بدل کرده ایم، من او را بسیار تحسین می کنم."

او نظریه ای در مورد علاقه هنرمندانی که به میامی مهاجرت می کنند دارد. «این واقعیت که گلوریا استفان و خولیو ایگلسیاس مکه را برای موسیقی لاتین گذاشتند، ارتباط زیادی با رفتن من به میامی و خرید اولین خانه‌ام داشت. بت های من آنها بودند و در نتیجه آنها می توانند بت باشند. ارتباط زیادی با مردم، دریا، آب و هوا و نزدیکی همه کشورهایی دارد که من از کودکی به آنها آواز می‌خواندم."

زندگی سالم

تابستان گذشته او از دست دادن مادرش رنج برد، بازیگر مکزیکی سوزانا دوسامانتس «این را با فروتنی تحمل کرد و به من اجازه داد که باشم و احساس کنم. یک روز او را می بینی... من به خودم و روحم ایمان دارم، اما نیازی به رفتن به کلیسا ندارم تا به خدا نزدیک شوم، او در من زندگی می کند.

در این روزها در کشور ما او وقت داشته است که ژامبون، راتاتوئی، تورتیلا بخورد... "من دندان خوبی دارم، دوست دارم از آنجا فرار کنم." اما او همچنین بسیار مراقب خود است. من بسیار منظم هستم، روزه متناوب را به عنوان یک سبک زندگی انجام می دهم. من 8 ساعت غذا می خورم و 16 ساعت ناشتا. روزی نیست که یوگا تمرین نکنم و تناسب اندام انجام ندهم، هفت روز در هفته ورزش می کنم و مدیتیشن می کنم». و اگرچه نمی خواهد در مورد عشق صحبت کند، اما اعتراف می کند که «قلبش زنده و لگد زده است. من الان که بهار است بازیگوش هستم (می خندد).