"او پیشنهاد داد که در بین بهترین های جهان باشد"

ما با پیلار لامدرید صحبت می کنیم زمانی که او از موفقیت به دست آمده در آب های لانزاروته در اولین رویداد بین المللی کلاس iQFoil لذت می برد، که در آن موج سوار از CN Puerto Sherry، یکی از اعضای تیم اسپانیایی پیش از المپیک، پیروز شد. پرداخت بدهی عالی در برابر بهترین رقبای رشته جدید المپیک. لامدرید، 25 ساله و اهل سویا، اعتراف می کند که از برتری نشان داده شده در آب های قناری تا حدودی شگفت زده شده است، اما مطمئن است که این ثمره کار دو سال اخیر است. و این است که پیلار هدف خود را روشن کرده و خستگی ناپذیر روی آن کار می کند، بیهوده نیست، تلاش و فداکاری از قبل بخشی از زندگی او و همچنین خانواده اش است که در آن همه به سمت یک طرف پارو می زنند.

برداشت اندلسی در کلاس جدید المپیک، مسابقات قهرمانی کشور iQFoil در سال های 2020 و 2021، مقام چهارم در مسابقات جهانی اوت گذشته در سیلواپلانا (سوئیس) و پنجمی در مسابقات قهرمانی اروپا در اکتبر در آب های مارسی است. ، نتایجی که آن را شایسته حضور در 10 تیم برتر جهان می کند.

ما با شروع او در قایقرانی شروع می کنیم. چرا موج سواری؟

من مثل همه بچه ها در کلاس Optimist شروع کردم، جایی که 6-7 ساله بودم، اما اعتراف می کنم که این کلاسی است که به طور فزاینده ای من را خسته می کند، من فقط در روزهای بسیار بادی کشتی رانی را دوست داشتم و می توانستم قایق را واژگون کنم و درست کنم. . و سپس، وقتی 9 ساله بودم، پدرم اولین بال 2 متری را که به مدرسه قایقرانی ما در Islantilla آمد تا تابستان را امتحان کنم، به من داد. مدت 2 سال بود که پدرم دید که من قایقرانی را کنار می‌گذارم و به من این امکان را داد که روی تخته مسابقه شرکت کنم، زیرا جدا از بسیاری از انواع قایق، او همیشه یک ملوان موج سواری بوده است. و از آنجا من عاشق ورزشم شدم، نه تنها به خاطر چانه زدن، بلکه به دلیل لذت بردن از بادبانی روی تخته موج سواری که خود شما هم جزئی از تخته و بادبان هستید... این یک احساس باورنکردنی از اتحاد است. طبیعت .

آیا همیشه بازی ها را به عنوان هدف داشته اید؟

از زمانی که خودم را در دنیای موج سواری دیدم، از مراجع بسیار نزدیک حمایت می کردم: بلانکا مانچون و مارینا آلاباو. به لطف آنها متوجه شدم نه تنها این یک بازی المپیک است، بلکه اینکه اهل سویل بودن می تواند یکی از بزرگ ترین موج سواران در جهان باشد و در چنین اقلیت ورزش المپیک شناخته شود. بنابراین آنها مشوق زنانه من برای داشتن یک رویا بودند، اگرچه امروز دید من کمی تغییر کرده است، اجازه دهید توضیح دهم. واضح است که هدف بزرگ آن بازی های المپیک است، اما در سال گذشته پیشنهاد دادم که بهترین نسخه از خودم باشم تا یکی از بزرگترین ملوانان جهان باشم. می دانم که اگر این کار را انجام دهم، المپیک تقریباً دست به دست هم می دهد و بنابراین می دانم که تمام تلاشم را برای به دست آوردن بهترین ها انجام داده ام.

کلاس جدید iQFoil چیست که توانسته است با این سرعت بسیاری از موج سواران را جذب کند؟ آیا فکر می‌کنید این به جستجوی نمایشی مربوط می‌شود که آن را شبیه به سایر ورزش‌های اصلی برای دستیابی به انتشار بیشتر در بین عموم می‌کند، یا صرفاً یک موضوع تکاملی است؟

فویل اعتیاد آور است. در صورتی که واضح است که در ابتدا کمی پنهان کاری وجود داشت و تردیدهای زیادی وجود داشت که آیا ما واقعاً برای این گام تکاملی که آنقدر بزرگ می دیدیم آماده بودیم یا خیر. اما بعد از یک سال حضور در این جدول باید بگویم که حتی اگر به من پول بدهند به RS: X برنمی گردم. بدیهی است که این نه تنها تکامل ورزش است، بلکه بسیار بصری تر و چشمگیرتر است، زیرا بدون هیچ چیز از ونوتو ما می توانیم با 20 گره پرواز کنیم و تمام تلاشی که برای دست و پا زدن روی تخته انجام می دهیم بسیار بیشتر از روی تخته منعکس می شود. تخته های معمولی

آیا از موقعیت فعلی خود در کلاس در سطح ملی و بین المللی شگفت زده شده اید؟ خودتان را در مقایسه با مستقیم ترین رقبایتان چگونه می بینید؟ و در میان آنها، به من بگویید که کدام یک هنوز به دست نمی آیند

حقیقت این است که از زمانی که او شروع به رقابت در این کلاس کرد، همه چیز شگفت‌انگیز بوده است، اولین و مهم‌ترین آن مسابقات قهرمانی اسپانیا در سال 2020 است که برای اولین بار با مارینا آلابائو و بلانکا مانچون در ناوگان از روی سکو جلوتر بودم. پس از آن، نتایج سال 2021 گذشته بی‌رحمانه بوده است، من تصور نمی‌کردم در این مدت کوتاه اینقدر بالا در ناوگان قرار بگیرم، بنابراین ما همچنان به کار خود ادامه می‌دهیم تا به صعود در آن top5 ادامه دهیم. بله، درست است که اکنون در سال 2022 ملوانانی که در بازی ها حضور داشتند و در سال 2021 مسابقه ندادند، دوباره ظاهر می شوند، مانند لیلیان دی گئوس هلندی، بنابراین ما باید مراقب آنها باشیم. برای ژنرال، بهترین دختران در اسرائیل، فرانسه، انگلیس و لهستان هستند، آنها ملوانانی سرسخت و سرسخت هستند که بازی زیادی خواهند کرد و ما آنجا خواهیم بود تا بازی کنیم. در میان رقیبی که باید به آنها برسیم، البته هلن نوئسمون، قهرمان کنونی بی‌رقیب جهان و اروپا است که امیدواریم امسال بتوانیم او را شگفت‌زده کنیم...

نظر شما در مورد اشتراک گذاری کمپین با بلانکا مانچون چیست؟ آیا تصمیم او برای ادامه کار شما را شگفت زده کرده است؟ آیا او را به عنوان یک رقیب می بینید؟

این دومین کمپینی است که با او به اشتراک می گذارم، اما این بار با نقش های کمی تغییر کرده است، بنابراین همدیگر را می شناسیم، می دانیم چگونه با هم زندگی کنیم و خیلی خوب با هم کنار می آییم. من خیلی از تصمیم او تعجب نکردم، زیرا در نهایت پس از 5 سال تبلیغات انتخاباتی ... 3 مورد دیگر چیست؟ با فریب کلاس جدید، افراد جدید، و فویلی که بسیار سرگرم کننده تر از RS:X است. در حال حاضر او در دوره انتقال است و یاد می‌گیرد که با تمام شرایط پیش رو، تخته را کنترل کند، اما او هنوز یک ملوان باتجربه است و پس از گذراندن این مرحله به او کمک خواهد کرد. پس چند ماه دیگه دیده میشه!

بیایید در مورد مربی شما صحبت کنیم، دو مزیت و دو منفی (در صورت وجود) پدر بودن را به من بگویید

حرفه ای ها که من را کاملا درک می کنند زیرا ما روش های بسیار مشابهی برای نگاه کردن به زندگی و ورزش داریم و فداکاری و مشارکت آنها همیشه 100% بوده و خواهد بود. معایب این است که وقتی من کوچکتر بودم دعواهای زیادی رخ می داد، زیرا وقتی با مربی خود در آب هستید و آنها با او در مورد مسائل صحبت می کنند، ندیدن پدرتان سخت است. فقط همین!

خانواده شما، مانند مانچون ها، تصمیم گرفتند محل سکونت خود را از سویا به بندر تغییر دهند تا شغل ورزشی برادرتان و شما را تسهیل کنند، اکنون پس از این سال ها چه ارزشی برای آن قائل هستید؟ آیا فکر می کنید در آماده سازی شما کلیدی بوده است؟

نقل مکان از سویا به ال پورتو بهترین تصمیم زندگی ما بوده است و من به جای تمام خانواده ام صحبت می کنم! نه تنها به خاطر آرامشی که به ما داده و کیفیت زندگی با نزدیک شدن به طبیعت و نه در یک شهر پر سر و صدا، بلکه به دلیل اینکه می توانیم در هر روز هفته دریانوردی کنیم. بدون این مرحله، هیچ یک از ما در حال حاضر اینجا نبودیم، زیرا قایقرانی فقط در تعطیلات آخر هفته به شما اجازه نمی دهد که خودتان را وقف کنید و در این ورزش پیشرفت کنید. بنابراین از اینجا هزاران بار از El Puerto de Santa María تشکر می کنم که با این آغوش باز از ما استقبال کرد.

به من بگویید که یک روز عادی در آمادگی ورزشی شما چگونه است

یک روز معمولی با یک صبحانه خوب و یک جلسه ورزشی 2 ساعته شروع می شود. پس از بازگشت به خانه، نیروی خود را پس می گیریم، از فرصت استفاده می کنیم و اهداف روز آب را می بینیم و آنالیز می کنیم و حدود 2 ساعت نیز به آب می زنیم. اما روز به اینجا ختم نمی شود، در راه بازگشت از آب، فیلم هایی که از آب ضبط کرده ایم را تجزیه و تحلیل می کنیم و مطالعه می کنیم که برای روز بعد چه کاری می توانیم انجام دهیم. شاید زمان کمی برای استراحت باقی مانده باشد، اگر امواج وجود داشته باشد، موج سواری کنیم یا اگر نه کمی برای خواندن کتاب یا استراحت. شام در رختخواب برای تکرار روز بعد!

تصور کنید که اکنون صد در صد وقف آماده سازی خود هستید، اما تا کی خود را در این امر می بینید؟

تا زمانی که بدنم، ذهنم و جیبم آن را تحمل کنند. من در مورد هدفم که قرار گرفتن در اوج جهان است، وقتی می بینم که ناپایدار است یا هر آنچه را که باید می دادم قبلا داده ام و به جای اضافه کردن شروع به کم کردن از من می کند، واضح هستم ... مرحله دیگری از زندگی ام را آغاز خواهم کرد.

با چه حساب های حمایتی غیر از کمک های مردمی؟ آیا شما آن موضوع را پوشش داده اید یا به دنبال حمایت مالی هستید؟ و در این مورد، و رویاپردازی کرده اید، دوست دارید با چه برندی کار کنید؟

خدا را شکر چند سالی است که از الاس سون د آکوی - لیویندا و پورتو شری کمک گرفته ام، اما درست است که در حداقل ممکن است... این ورزش، فقط با مواد، هزینه سالانه را بسیار بالا می برد، بنابراین که من در جستجوی حامیان مالی هستم. رویاهای خود را تنظیم کنید... خوب، من مدام رویای برندهای نماینده ورزشم مانند برند نئوپرن (Billabong، RipCurl، Roxy...)، لباس های ورزشی (Nike، Adidas، Underarmour...)، لباس های ورزشی (Garmin، Polar) را در سر می پرورانم. , سونتو...)... اما هی، اگر واقعاً برندی پیدا کنم که ارزش های مشترکی داشته باشد و بخواهد در این مسیر تا بازی های المپیک مرا همراهی کند، بیشتر از آن راضی خواهم بود!

در نهایت، تصور کنید که به آن دست پیدا کنید و به پاریس برسید... مدال المپیک را به چه کسی تقدیم می کنید؟

به خانواده ام، بدون شک: پدرم که این حشره را از کودکی در بدن ما گذاشت، آن آرزویی که خودش شروع کرد و نتوانست تمام کند. به مادرم که به این دیوانگی بله گفت و حامی و مدیر شماره 1 ما بود. به برادرم آرماندو که خیلی چیزهای یک خانواده دیوانه را تحمل کرد و به برادر "دوقلوی" من، فرناندو، که هر روز به من فشار می آورد تا بهتر از دیروز باشم. همچنین به تیم کاری من: جیمی مربی بدنی ما که از دقیقه صفر به پروژه ما اعتقاد داشت و روانشناس ما ماریا، به خاطر اینکه ما را به یک تیم واقعی تبدیل کردند و همچنین به ما کمک کردند ذهنی قوی داشته باشیم. و البته به همه کسانی که هر روز برای من پیام های تشویق و حمایت می فرستند، که بسیار بیشتر از آن چیزی است که تصورش را می کردم!