تنها دو روز تا تولد هفده سالگی ایزابل باقی مانده بود که او پس از مدت ها در یک حالت افسردگی عمیق جان خود را گرفت. در این مدت، زن جوان - با تشخیص بی اشتهایی عصبی - ظاهراً در مناسبتهای مختلف به فکر خودکشی به روانشناس و روانپزشکش افتاد که به گفته والدینش «انفعال، غیرفعال، سهلانگیز، سهلانگیز و بازدارنده» عمل کردند. اکنون پس از گذشت ماه ها، آنها از هر دو پزشک به دلیل بی احتیاطی جدی در قتل شکایت کرده اند.
بر اساس جزئیات این شکایت که ABC به آن دسترسی داشته است، والدین کودک خردسال خواهان حبس تا چهار سال و رد صلاحیت حرفهای دو درمانگر هستند که از آن جمله میگویند: «در مورد اقدام به خودکشی هیچ تشخیصی نمیدهند. رفتار بیمار، محروم کردن او از درمان حتی زمانی که به طور مستقیم و مکرر نیاز بود.
در همین شکایت که در دادگاه بدوی و دستورالعمل Requena (والنسیا) ارائه شده است، به "مداخله حرفه ای بی اثر" توسط quarreladas، هر دو متعلق به واحد سلامت روان بیمارستان عمومی Requena، به کسانی که متهم به اقدام "با سهل انگاری و بی احتیاطی در درمان و تشخیص صغیر" و عدم فعال سازی پروتکل ضد خودکشی هستند.
در 28 مه بود که زن جوان سه روز پس از اعتراف به یکی از متخصصان محکوم به "افکار زیادی درباره مرگ و آرزوهای ناپدید شدن" از بالکن خانه خود هجوم آورد. از جمله، همانطور که در دعوا گفته شد، او "یک برنامه خودکشی خاص" را بر اساس مصرف بیش از حد دارو بازگو کرد، که او میافزاید: "او بدون موفقیت تلاش کرد و این یک تجربه تخریبپذیر بود."
به همین ترتیب، در این نگاه اجمالی بین بیمار و روانپزشک، این نظر که "او به دفاع از خود فکر کرده است، اما از آنجایی که در طبقه دوم زندگی می کند، می داند که می تواند آسیب های زیادی وارد کند و نمی تواند در این تلاش از بین برود." او همچنین توضیح داد که "بریدگی هایی روی ساعد ایجاد شده و نحوه صحیح انجام این کار تا مرگ گزارش شده است اما فعلا جرات نکرده است."
در مواجهه با این "وضعیت خطرناک جدی"، مادر کودک خردسال از پزشک خواست تا یک برنامه اقدام یا پیشگیری را اتخاذ کند که نتواند نظارت 24 ساعته را انجام دهد و او "ترس از تکانشگری و تمایلات شفاهی در حول و حوش مرگ دارد که توسط او شفاهی شده است. فرزند دختر".
در مشاهدات ثبت شده در گزارش پزشکی مرد جوان، حتی در شکایت خانواده، "نگرش بازدارنده، لرزان و کم چشمی" از کودک خردسال روایت می شود که می گوید "دو هفته است حالش بدتر شده است." «شما در چرخه معیوب استفاده از ماری جوانا قرار گرفته اید تا از صدای درونی که به شما می گوید نخورید اجتناب کنید. او احساسات ناامیدی را شفاهی بیان میکند، فکر نمیکند قدرت بهبودی داشته باشد و برای خروج از این بحران کمک میخواهد.»
"کسانی هستند که مواد مخدر بیشتری مصرف می کنند و هیچ اتفاقی برای آنها نمی افتد"
هفتهها پیش، در ابتدای اردیبهشت ماه گذشته، زن جوان پس از مصرف دارو و مصرف ماریجوانا برای شستشوی معده، فوراً به بیمارستان رکنا مراجعه کرد. روز بعد، او را به بخش بهداشت روان ارجاع دادند، جایی که والدینش هر دو پزشک را سرزنش کردند که "کوچولو تحت درمان خوبی قرار نگرفته است"، به همین دلیل آنها معتقد بودند که "او باید به دلیل رفتار خود تخریبی خود در بیمارستان بستری شود".
بر اساس اطلاعات ارائه شده در این نزاع، روانپزشک "به صورت دپو" گفته است که "کسانی هستند که بیشتر مواد مخدر و مشروبات الکلی مصرف می کنند و هیچ اتفاقی برای آنها نمی افتد" و همچنین "بچه ها باید آزمایش کنند" "عادی سازی" مصرف مواد مخدر برای استدلال ترخیص پزشکی خردسال.
او به دکتر گفت که مصرف ماری جوانا "تنها راهی است که برای جلوگیری از ناراحتی ناشی از نشخوار فکری مداوم در رابطه با بیماری خود پیدا کرده است." با این حال، ارزیابی میکند که در طرح پیشگیری از خودکشی و مدیریت رفتار خودکشی جنرالیتات والنسیانا هشدار داده شده است که "به نفع تکانشگری، خشونت و ممانعت از اقدام به خودکشی است"، هیچ اقدامی انجام نشده است.
در عین حال، این زن جوان از نوامبر 2021 به دلیل خودآزاری های مختلف و بریدگی های بازو، به روانشناس مراجعه کرده است. والدین در شکایت خود خاطرنشان می کنند که علیرغم علائم فشار شدید دخترشان، این متخصص "بی تفاوت" بوده و "روش های "لکس آرتیس" را در مواجهه با این نشانه خطر اعمال نمی کند.
ایزابل با پدر رافائل ABC ملاقات کرد
در فوریه 2022، به دلیل اقدامات انجام شده توسط روانشناس قبلی، این نوجوان به مدت چند روز در بخش اختلالات رفتاری خوردن در بیمارستان لافه در والنسیا بستری شد. پس از ترخیص، او به همراه درمانگرش به درمان سرپایی در مرکز مرجع خود ارجاع داده شد که بنا به گفته قائل، "درمان کافی برای مشکل بی اشتهایی این نوجوان انجام نداد."
این روانشناس علت بیماری این نوجوان را جنبه های مختلف روابط خانوادگی وی عنوان کرد: «عدم شخصیت پدری»، «رابطه پدر با دوست پسرش»، «جو بد در محیط خانواده»، «حمایت بیش از حد از مادر»، «کاری که والدین انجام دادند. نمی داند چگونه نوجوانی را مدیریت کند» و حتی اینکه «او فقط می خواست توجه را جلب کند».
"دولت هرگز اهمیت این پرونده را درک نکرد"
همزمان با طرح شکایت علیه دو پزشک، خانواده ایزابل شکایت هایی را به جنرالیتات والنسیا و وزارت بهداشت جهانی و بهداشت عمومی، از طریق Síndic de Greuges - معادل با Ombudsman والنسیا - برای اهداف گنجاندن احتمالی رویه های انضباطی
در این اظهارات، خانواده از اداره عامه خواستند که طرح پیشگیری و مدیریت رفتارهای خودکشی "نباید نادیده گرفته شود، بلکه توسط همه پرسنل بهداشتی شناخته شده و اعمال شود تا از موارد بعدی مانند دخترمان جلوگیری شود." رافائل، پدر این نوجوان توضیح داد: "این یک رسوایی و شرم آور است، من از ابزارهای بیشتر و افراد حرفه ای تر و مدیریت درست می خواهم."
او و همسرش با توجه به پاسخهای نادرست، طفرهآمیز، نه چندان جزئی و فاقد دلیلی برای مخفی کردن اینکه خدمات بدی از سوی اداره به دخترم انجام شده است، در مورد اطلاعات گزارش شده از سوی اداره بهداشت رکنا، مخالفت خود را با بازپرس نشان دادند. یکی که علائم هشدار دهنده خطر خودکشی را نشان داد. وی در پایان گفت: آنچه از سوی سلامت گفته شد نادرست است و نشان دهنده ناآگاهی کامل از رویکرد بیماران در معرض خطر خودکشی است.
همانطور که این گزارش بهداشت توضیح داد، «محتوای آخرین مصاحبهها قصد خودکشی برنامهریزیشده را قابل پیشبینی نمیکرد»، اگرچه «یک ایده نوسانی از مرگ به عنوان راهی برای جلوگیری از ناراحتی عاطفی وجود داشت، با توجه به علاوه بر این، هیچ عامل خطر یا ترکیبی از آنها وجود ندارد که دارای حساسیت یا ویژگی کافی برای پیش بینی گذر به عمل باشد.
همچنین تاکید می کند که والدین بیمار "همیشه با نگرش مراقبتی، قاطعانه و فعالانه در جلسات مشاوره شرکت کرده اند." به همین ترتیب، این صلاحیت دارد که «علیرغم تلاشهای هر دو طرف، والدین آنها در خانه و واحد بهداشت روان به عنوان متخصص، ما تمام تلاشهای بالینی ممکن را انجام دادهایم، نتیجه این پرونده بدترین چیزی بوده است که میتوان تصور کرد، شامل ضرر برای همه افراد محموله ای از مراقبت آنها را به ارمغان می آورد».