بین جنگ و شکوه: اقامت دراماتیک شاکلتون در ویگو قبل از عزیمت به قطب جنوب

پرتره شکلتون، در یکی از سفرهای خودپرتره شکلتون، در یکی از سفرهای خود - ABCIsrael VianaMadridبه روز رسانی: 14/03/2022 ساعت 04:13

بدون اغراق، این کشتی زیباترین کشتی غرق شده چوبی است که تا به حال دیده ام. قد بلند، سربلند در بستر دریا، دست نخورده و در وضعیتی فوق العاده از حفظ ایستاده است. او در روز چهارشنبه به ABC Mensun Bound اطمینان داد که این یک نقطه عطف در تاریخ قطبی است. مدیر اکسپدیشنی که کشتی ارنست شاکلتون (1874-1922) را کشف کرد، درخشان بود، او توانست استقامت گمشده و فراموش شده را در عمق 3.008 متری در دریای ودل برای بیش از یک قرن بیابد.

پایان غم انگیز کشتی Shackleton در 18 ژانویه 1915 شروع به نوشتن کرد، زیرا بریگ باشکوه در یک شناور یخ به دام افتاد. کاوشگر سعی کرد اولین انسانی باشد که از قطب جنوب عبور کرد، اما موفق نشد.

پس از چندین ماه مسدود شدن، Endurance از ورقه های یخ آسیب دید که در بهار آب شد و برای همیشه سقوط کرد. سپس کاوشگر و افرادش مجبور شدند در یک ماموریت بقای شگفت انگیز مقاومت کنند که هشت ماه بعد به طور معجزه آسایی با موفقیت به پایان رسید.

Memory of Schacklenton، در ABC Cultural، در سال 2015+ infoMemory of Schacklenton، در ABC Cultural، در سال 2015 - ABC

همه نجات یافتند و این تلاش ناموفق به یکی از شاهکارهای بزرگ اکتشاف تبدیل شد. با این حال، چیزی که هیچ کس به خاطر نمی آورد، این است که شاکلتون از گالیسیا گذشت، همانطور که ABC در 30 سپتامبر 1914 گزارش کرد. تیتر این بود: "اکسپدیشن به قطب جنوب". در ادامه می توان گفت: «در کشتی بخار بریتانیا، کاشف معروف انگلیسی، شاکلتون، به بندر ویگو رسیده است که عازم بوئنوس آیرس است تا از آنجا سفر جدیدی به قطب جنوب را آغاز کند که دو به طول خواهد انجامید. سال ها. هزینه سفر بی باک با اشتراکی که توسط پادشاه جورج پنجم با 10.000 پوند آغاز شده است، پرداخت شده است.

تعداد کمی از ماجراجویان عصر او می توانستند مخالفت شکلتون را افزایش دهند. آگهی‌ای که او در مطبوعات برای استخدام داوطلبان منتشر کرد، واقعیت خشن این پروژه را منعکس می‌کرد: «مردانی برای یک سفر پرخطر تحت تعقیب بودند. سرباز پایین. سرمای شدید. ماه های طولانی تاریکی مطلق. خطر دائمی زنده برگشتن امن نیست افتخار و قدردانی در صورت موفقیت». اما با وجود هشدارها، بیش از 5000 نامزد معرفی شدند.

دیوانه

این سفر دیوانه کننده بود، زیرا دریای ودل از زمانی که یک شکارچی فوک انگلیسی آن را در ثلث اول قرن نوزدهم کشف کرد، رام نشده بود. بسیاری از ملوانان قبل از Shackleton این کار را بدون موفقیت امتحان کرده بودند. به اینها باید راهپیمایی پیاده روی را هم اضافه کرد که اگر به ساحل می رسیدند باید در قطب جنوب انجام می دادند اما موفق نشدند. گواه این دشواری، شگفتی و ناباوری است که توسط رولد آموندسن، اولین مردی که به قطب جنوب رسید، هنگامی که نقشه خود را برای او توضیح داد، آشکار شد.

صفحه ای از سال 1914 که گذر شاکلتون از ویگو را روایت می کند+ صفحه اطلاعاتی از سال 1914 که گذر شاکلتون از ویگو - ABC را روایت می کند

مطبوعات اسپانیایی ماه ها قبل از عبور از ویگو جزئیات پروژه را فاش کرده بودند. در ماه مارس، "El Heraldo Militar" گزارش داد که Shackleton در نروژ در حال آماده شدن برای این سفر است: "او این کشور را انتخاب کرده است، زیرا در این زمان از سال، منطقه مکان های پوشیده از برف بسیاری را ارائه می دهد که می تواند مانند مناطق قطبی شهرستان ها فعالیت کند. ". 'La Correspondencia de España' بر مناقشات جاری با کاشف اتریشی فلیکس کونیگ تأکید کرد، که «حق اولویت خود را تأیید کرد و نامه ای به او نوشت که در آن گفت: «امکان خروج این دو سفر از دریای ودل وجود ندارد. امیدوارم نقطه شروع دیگری را انتخاب کنید.»

با این حال، مشکل بزرگتری در سر شکلتون وجود داشت که ماجراجویی بزرگ او را تکان داد. در همان روزی که کشتی استقامت از لندن در 1 اوت 1914 حرکت کرد، آلمان به روسیه اعلام جنگ کرد. فرانسه، نام مستعار نظامی دومی، همین کار را با آلمان انجام داد. جو جنگ از همان روز اول اکسپدیشن را تحت تأثیر قرار داد، زیرا در رودخانه تیمز حرکت کرد. اول از همه، قهرمان داستان ما به زمین رفت و متوجه شد که روزنامه ها از بسیج عمومی در بریتانیای کبیر خبر می دهند. در آن لحظه، قطب جنوب به اندازه ماه دست نیافتنی می شود.

احساس میهن پرستی

به راحتی می توان احساسی را که در کشتی با شنیدن شروع جنگ جهانی اول در همه وجود داشت تصور کرد. احساس میهن پرستی باعث شد که همه چیز را رها کنند تا به دفاع از کشورشان برسند. شاکلتون البته این احتمال را هم در نظر گرفت، هرچند سفر رویاهایش بود. همان روز صبح، او افرادش را روی عرشه جمع کرد و به آنها گفت که در صورت تمایل می توانند به صفوف ملحق شوند. او سپس به دریاسالاری تلگراف فرستاد تا کشتی خود را پیشنهاد کند، اگرچه او اضافه کرد که "اگر کسی این کار را ضروری نمی داند، فکر می کند که راحت است هر چه زودتر ترک کند تا بتواند در تابستان جنوبی به قطب جنوب برسد." Shackleton, el indomable' (فورکولا، 2013).

تصویری از اکسپدیشن به رهبری آمودسن کمی قبل از آن به قطب جنوب+ اطلاعات تصویری از اکسپدیشن به رهبری آمودسن کمی قبل به قطب جنوب - ABC

یک ساعت بعد، همچنان از ترس از بین رفتن نقشه‌اش، پاسخ کوتاهی از دریاسالاری دریافت کرد: «بروید». سپس تلگراف دومی از وینستون چرچیل به او تحویل داده شد که در آن او با عبارات درخشان تر و طولانی تر از پیشنهادش تشکر کرد و به او دستور داد که به سفر خود ادامه دهد. در حالی که جهان تا آن لحظه وارد ویرانگرترین جنگ تاریخ شد، او با وجدان نه چندان آرام از کانال مانش گذشت.

یک روز بعد، کشتی استقامت به بندر پلیموث رسید، آخرین تماس آن در بریتانیای کبیر قبل از عزیمت به بوئنوس آیرس. در این مرحله بود که شاکلتون تصمیم گرفت که قصد ندارد آنها را در سراسر اقیانوس اطلس همراهی کند و به لندن بازگشت تا تجارتی را انجام دهد. او در پایتخت شاهد راهپیمایی سرگیجه‌آوری بود که در آن رویدادها علیه اعلام جنگ کشورش به آلمان در 4 اوت رخ داد. یک روز بعد او با جورج پنجم ملاقات کرد، که به او در مورد علایق شخصی و تاج پادشاهی گفت که اکسپدیشن تحت تأثیر درگیری قرار نخواهد گرفت.

در جهت ویگو

علی‌رغم همه حمایت‌هایی که به دست آورده بود، شاکلتون خیلی روشن نبود که چه موقعیتی باید داشته باشد. برخی روزنامه ها او را به خاطر تصمیمش برای رفتن به قطب جنوب در زمانی که بریتانیا در لبه پرتگاه بود، مورد انتقاد قرار داده بودند. هنگامی که او در پایان سپتامبر با کشتی بخار «اوروگوئه» به گالیسیا سفر کرد، پوسترهایی که در سراسر لندن پخش شد، اعلام کردند: «کشور به شما نیاز دارد». در این زمان، آلمانی‌ها در دروازه‌های پاریس بودند، در حالی که او صعود خود را در اسپانیا انجام داد تا از آنجا برای دیدار با استقامت و مردانش در بوئنوس آیرس، بادبانی را حرکت دهد.

تواریخ نجات شاکلتون+ infoChronicle of Shackleton Rescue - ABC

"شکلتون در ویگو" را می توان در روزنامه "Informaciones de Madrid" خواند. در آنجا کاوشگر همچنان شک داشت که آیا باید به آن سفری که سالها برای او آماده شده بود و در آن پول زیادی سرمایه گذاری کرده بود ادامه دهد، یا باید "او را بفرستد تا سم بخورد"، همانطور که به خبرنگاران گفت وقتی آنها از آنها پرسیدند. به او. منطقی بود که در میان تشویق گالیسیایی ها که برای پذیرایی از او به بندر رفته بودند، از تمام اتفاقاتی که می افتاد، شوکه شد.

«شکلتون توسط تعداد زیادی از مردم که در مورد گالن‌هایی که در سال 1702 با محموله‌های عظیمی از طلا، نقره و سنگ‌های قیمتی از آن خلیج خارج شدند، پرس و جو کردند، استقبال شد. همانطور که او گفته است، او خودش قصد داشت قبل از سازماندهی سفر به قطب جنوب، کار برای استخراج همه آن ثروت انجام دهد. این علاقه یادآور عادت دوران کودکی او به جستجوی گنجینه های پنهان بود، هرچند که اکنون ذهنش جای دیگری بود.

شک و تردیدهای او در نهایت توسط دوستش جیمز کایرد، یک بشردوست اسکاتلندی، که برای او، همانطور که او استدلال می کرد، یافتن صدها هزار جوان که به جنگ دویدند آسان بود، برطرف شد، اما احتمالاً یافتن فردی که قادر به انجام این کار باشد، غیرممکن بود. چالش آن اکسپدیشن او سپس عازم بوئنوس آیرس شد تا در همان زمانی که برای آخرین سفر زندگی خود تدارک دیده بود، دوره استقامت را پشت سر بگذارد.